نخستین
اشاره به قوم ماد در کتیبهایست که گزارش حملهٔ شلمانسر سوم[۳۱] به
سرزمین موسوم به پارسوا، در کوههای کردستان، (سال ۸۳۷ ق م) بر آن ثبت
شدهاست. مادها از نژاد هند و اروپایی بهشمار میروند و محتمل است که در
تاریخ هزار سال قبل از میلاد از کنارههای دریای خزر به آسیای باختری آمده
باشند.
اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپهٔ هگمتانه در دست
است. تپهٔ هگمتانه تپهای تاریخی با پیشینهای متعلق به دوران ماد است.[۳۳]
روایات مورخین یونانی نیز حاکی از آن است که این شهر در دورهٔ مادها (از
اواخر قرن هشتم تا نیمهٔ اول قرن ششم قبل از میلاد)، مدتها مرکز شاهنشاهی
مادها بودهاست و پس از انقراض آنها نیز به عنوان یکی از پایتختهای
هخامنشی (پایتخت تابستانی) بهشمار میرفتهاست. گفتههای هرودوت مورخ
یونانی، در قرن پنجم قبل از میلاد، مهمترین مأخذ تاریخی در این مورد است.
در حقیقت برای نوشتن تاریخ سلسلهٔ ماد اولین بار در نیمه دوم قرن پنجم قبل
از میلاد هرودوت مورخ یونانی کوشش کردهاست.
در کتیبههای تیگلتپیلسر سوم که در قرن هشتم پیش از میلاد نوشته شدهاست و
سناخریب و اسرحدون و شلمانسر سوم نیز به ناحیهٔ ماد اشاره کردهاند.
متون عهد عتیق کتاب مقدس نیز تا حدودی برای بازسازی تاریخ ماد مورد استفاده
قرار میگیرند. این متون در دورههای تاریخی گوناگونی نوشته شدهاند و
بهجز برخی از قسمتهای کتابهای عزرا و دانیال که به زبان آرامی نوشته
شدهاند، همهٔ این متون به زبان عبری نگاشته شدهاند. کتابهای پیامبران
ناحوم و حبقوق که تقریباً همزمان بودهاند و در سدهٔ هفتم پیش از میلاد
میزیستند، سقوط فوری دولت آشور را شرح میدهند. ناحوم سقوط مصیبتبار
نینوا را که در سال ۶۱۲ پیش از میلاد توسط مادها و بابلیها تسخیر شد را
گزارش کرده و حبقوق دربارهٔ تسخیر آشور در سال ۶۱۴ پیش از میلاد توسط مادها
سخن میگوید. احتمالاً پیشگوییهای هر دو کتاب به زمانی که دولت آشور هنوز
پابرجا بوده تعلق دارند ولی در دورهای بودهاند که سرانجام مصیبتبار
دولت آشور، آشکار به نظر میرسید
سرزمین ایلام دشت خوزستان و مناطق کوهستانی زاگرس را در بر می گیرد. این
منطقه به منزله دروازه نجد ایران بر سر راه غرب و در عین حال در امتداد
طبیعی بین النهرین سفلی در شمال خلیج فارس قرار دارد.
اطلاعات ناقص جغرافیایی از سرزمین ایلام از کمبود مدارک مکتوب و عدم شناخت
تمامی سرزمین های این امپراتوری ناشی می شود. در متون باستانی به شهر های
ایلامی اشاره شده است که محل دقیق آنها را نمی توان با صراحت تعیین کرد.
وسعت جغرافیایی ایلام در منابع باستانی، همیشه یکسان یاد نشده است.
متون و نقوش برجسته بدست آمده حضور امپراتوری ایلام را در سرتاسر خوزستان،
از جنوب تا بوشهر (لیان باستان) و از شرق تا مرودشت (انشان باستان، تل
ملیان) را نشان می دهند. در زمان هایی از تاریخ این سرزمین، ایلام بر نواحی
از بین النهرین نیز حاکمیت یافت.
آثار بدست آمده از حفریات تپه یحیی و شهداد ، شهر سوخته و تل ابلیس،
گستردگی نفوذ تمدن ایلامی را در شرق و جنوب شرقی ایران نشان می دهد. حتی
یافت نمونه خط آغاز ایلامی در تپه سیلک کاشان، نفوذ فرهنگی ایلام را در
فلات مرکزی به اثبات می رساند.
بنابراین بر حسب تقسیمات سیاسی امروز، ایلام سرزمین های خوزستان، فارس، بخشهایی از استان کرمان، لرستان و کردستان را شامل می شد.
3. ایلام و ایلامی ها
آغاز تمدن و تاریخ ایلام همزمان است با ورود ایران به دوره تاریخی. در این زمان خط توسط اقوام ایلامی مورد استفاده واقع شد.
نام ایلام در کتیبه های سومری NIM به معنای سرزمین بلند و در اکد با نام
Kur Elammatum به معنای سرزمین ایلام آمده است. ولی اینکه ایلامی ها سرزمین
خود را با چه نامی یاد می کردند نامشخص است زیرا بومیان دشت خوزستان از
قوم و زبان و سرزمین خود تعریفی نکرده اند.
نام ایلام و سرزمین شوش در کتاب مقدس نیز آمده است. با یافت نخستین کتیبه
های ایلامی در خوزستان پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که شوشان ذکر شده در
کتاب مقدس همان دشت شوش و خوزستان است.
همچنین مورخان یونانی و رومی از این سرزمین با نام سرزمین الیمایی یاد کرده
اند که بی تردید تجسم روزگار بعد از حکومت قدرتمند ایلام بوده است.
عیلامی ها از مراحل آغازین تاریخ خود مدرکی کتبی به جای نگذاشتند. سنگ
نوشته های بین النهرینی در مورد ایلام اشاراتی دارند. کهنترین منبعی که در
آن نام ایلام ذکر شده متعلق به قرن 27ق.م است که این منبع فهرست شاهان
سومری می باشد که در آن شاهی به نام ان مبر گیسی، پادشاه نیمه افسانه ای
سلسله اول کیش به ایلام لشکرکشی کرد. و این منبع بیان کننده دشمنی بین این
دو سرزمین است.
همزمان با عیلام میانه، در بین النهرین، نیروی جدیدی به نام کاسی های زاگرس
نشین، جای سلسله بابل قدیم را می گیرد و سلسله بابل میانه را بنا می نهند و
در حدود 400 سال بر این سرزمین حکمرانی می کنند. رابطه این اقوام با
عیلامی ها تا حدودی در هاله ابهام قرار دارد در عین حال بر روی تعدادی لوح
گلی شوش مربوط به این دوره نام های کاسی دیده می شوند. پادشاه کاسی که شوش
را فتح کرد کوری گلزوی دوم نام داشت.
در این دوره محوطه های مسکونی در اطراف شوش تقلیل یافت و به جای آن در بیست
کیلومتری جنوب آن منطقه هفت تپه گسترش یافت که وسعت آن حدوداً به 30 هکتار
می رسید.
از دوره دوم از ایگی هالکی کتیبه ای در ده نو یافت شده که در آن از خدایانی
که به وی پادشاهی بخشیده اند سپاسگذاری کرده است. احتمالاً مقر وی در ده
نو بوده است. این محل در عیلام میانه II در حدود 9/5 هکتار مساحت داشته
است. بر اساس کتیبه ها چندیدن نسل از پادشاهان ایگی هالکی ها با شاهزادگان
کاسی ازدواج های سیاسی داشته اند.
در دوره دوم، پادشاهی هومبان نومن را داریم که در کتیبه هایش از خط عیلامی
استفاده کرد و در زمان پسرش اونتاش گل، پادشاهی عیلام به اوج قدرت خود رسید
و فعالیت های ساختمان سازی وی تنها به چغازنبیل محدود نمی شد بلکه بر اساس
آجر های کتیبه داری که از وی یافت شده، به این نکته پی می بریم که پیش از
وی هیچ برنامه ساخت و سازی با این مقیاس انجام نگرفته است.
هفت تپه، آرامگاه تپتی اهر
قدیمی ترین بقایای فرهنگی متعلق به دوران عیلام میانی در هفت تپه، در بخش
جنوب غرب دشت خوزستان واقع شده است. ابعاد این محوطه 1500×800متر است و از
این مقدار 3400 متر مربع آن حفاری شده است. بنابر این دانسته های ما از
معماری هفت تپه تنها به آرامگاه شاهی و بناهای متصل به آن محدود می شود.
این محوطه در ابتدا توسط دمورگان و بعد بوسیله دکتر نگهبان حفاری شد.
در این بناها بخش اعظم مصالح خشت خام است و تنها راهرو ها، حیاط و محوطه های باز و سطح بیرونی دیوار ها از آجر ساخته شده است.
سقف فضاها اغلب طاق هلالی است و در قسمت هایی که بنا از خشت ساخته شده در سقف از تیر های چوبی استفاده شده است.
این بنا در جنوب دو آرامگاه قرار دارد و چسبیده به آنهاست و معبد آرامگاه
یا ساختمان تشریفات مذهبی نام دارد و نمونه این بنا در آرامگاه پادشاهان
سلسله سوم اور در شهر اور دیده می شود. بنای مشابه دیگری در چغازنبیل وجود
دارد که گیرشمن آن را کاخ مردگان نامیده است.
در جلوی این بنا یک حیاط مرکزی وجود دارد آجر فرش شده بود و سکویی برای انجام قربانی و مراسم مذهبی وجود داشت.
به غیر از ساختمان های یاد شده واحد ساختمانی دیگری نیز وجود داشت که
نگهبان آن را کاخ شماره 1 نامیده است. این سکوی خشتی به طور کامل حفاری
نشده و بوسیله تالار های وسیع سرپوشیده و باز احاطه شده بود. این مجموعه
دارای بخش کارگاهی بوده است و احتمالاً در آن فعالیت های صنعتی انجام می
شده است که بقایای آن از جمله کوره سفال پزی، سلاح های مفرغی، اثر مهر،
لوح های گلی، قطعات کاشی و سر پیکره های گلی و عاجی یافت شده است.
نخستین زیگورات بین النهرین در زمان اورنمو بنیانگذار سلسله سوم اور در
اواخر هزاره سوم قبل از میلاد، ساخته شد. 1. دسترسی به معبد بالای زیگورات
در بین النهرین از طریق رشته پلکان هایی مستقیم میسر است در حالی که در
زیگورات چغازنبیل این دسترسی غیر مستقیم است و این روش برای این در
چغازنبیل اجرا شده است که با دور از دسترس نشان دادن جایگاه خدای بالای
معبد، ارج و قرب وی را نیز بالاتر نشان دهند.
دسترسی در زیگورات چغازنبیل در چند مرحله توسط پله های سر پوشیده انجام می
گیرد ولی در زیگورات بین النهرین از یک طریق و با پله های بیرونی مستقیم یا
مارپیچ انجام میگیرد.
2. از سوی دیگر روش ساخت متفاوت زیگورات های این دو ناحیه است. در چغازنبیل
هر طبقه از کف ساخته می شد. اما در بین النهرین هر طبقه بر روی طبقه
پایینی ساخته شده است.
معماری ماد به دو بخش تقسیم می شودالف) معماری صخره ایب) معماری
معمولی: آثار بدست آمده از نوشیجان، گودین، بابا جان، تپه ازبکی و زیویه
خانه های مردم عادیمادها به دلیل همسایگی با اورارتو از معماری
پیشرفته آنها و تقلید از خانه های محلی و معماری ایلامی تأثیر گرفتند.
از خانه های مردم عادی این دوره اطلاعی نداریم ولی احتمالا این خصوصیات در
معماری صخرهای دوره دوم ماد متجلی گشته است. خانه های مردم عادی این دوره
احتمالا شامل عمارتی بود یک طبقه و قائم الزاویه و اکثرا با بامی مسطح و
دامنه ای بر جلوخان که بر ستون چوبی تکیه می کرد. مانند شکل ظاهری
گوردخمه های داودختر در فهلیان فارس و قیزقاپان.با توجه به وضع اقتصادی
مردم عادی و باقی نماندن خانه ها احتمالا مصالح آنها از چوب و خشت بوده
است.