یعنی
شما وقتی تابلوی لبخند ژکوند را میبینید بیشتر از اینکه به خود اثر فکر
کنید به کاری که داوینچی به عنوان خالق اثر کرده فکر می کنید. یا اگر مجسمه
داود را به آن عظمت می بینید بیشتر به میکل آنژ و هنری که برای این کار به
خرج داده فکر می کنید. اما اگر کاشی کاری مسجد شیخ لطف الله اصفهان را
ببینید اینقدر بی واسطه با شما ارتباط برقرار می کند که شما در آن غرق می
شوید و اصلاً به خالق آن فکر نمی کنید.
نخستین اشکال هنری به آسیا و کرت و مصر تعلق دارد. هنر مصری را به علت
دوام طولانی و دامنه نفوذش میتوان به عنوان نمونهای هنر کلی در نظر گرفت.
سرزمین مصر به مدت هفتاد قرن شرایط اقتصادی خاصی داشت که سبب شده بود یک
فرهنگ مستمر و مداوم داشته باشد نژاد مصری کمتر از بسیاری نژادهای دیگر با
عناصر خارجی درآمیختگی دارد. بنابراین در میان همه دگرگونیهایی که برای
نژاد مصری پیش آمده باید بتوان رگههای ثابتی را کشف کرد که ناشی از
تأثیرات ثابت خون و خاک باشد استمرار تمدن مصری زاییدهی عوامل اقتصادی است
مخصوصاً احیا شدن حاصل خیزی زمین به دلیل طغیان نیل محدود بودن این حاصل
خیزی و در عین حال مداوم بودن آن همراه با رودخانهای که باعث آن بود، ثبات
و قرار خاصی پدید آورد.اگر چه این ثبات و قرار، مادی و اقتصادی بود اما در
دیانت و هنر کاملاً انعکاس یافت . در مصر ممکن است 2000 سال بگذرد و هیچ
تغییر مشهودی در سبکهای هنری پیش نیاید. در مصر قدیم دو سنخ هنر در کنار
یکدیگر قرار داشتهاند:1-هنر کاهنی که به دست یک طبقه کاملاً مسدود از
کاهنان ساخته میشد و دیگر هنر تودهای که در کنار هنر کاهنی اما مستقل از
آن به دست مردم به وجود میآمد. متأسفانه آثاری که از هنر تودهای مصر باقی
مانده بسیار ناچیز است. زیرا که این آثار برخلاف آثار کاهنان در مقابر و
معابد نگاهداری نمیشده ولی میدانیم که این هنر وجود داشته است و از حیث
تغزل و صفا از هنر کاهنی برتر بوده. در عهد (قوت عنخ آمن) که در تاریخ هنر
مصری یک دوره کوتاه رومانتیک را تشکیل میدهد احساس تغزلی هنر تودهای بر
هنر کاهنی تسلط یافته و سبب انحطاط آن گردید. در دورة قبطی که در پایان قرن
چهارم میلادی آغاز میشود هنر مصری از اصول کاهنی خلاص میشود. در این
دوره یک دین تودهای یعنی مسیحیت کمکم الهامبخش هنر مردم میشود و آن را
به مراحلی میرساند که پیش از آن هرگز به آن مراحل نرسیده بود. اما این هنر
با آن که هنر مسیحی است اما در مصر همچنان هنری و (مصری) باقی میماند.
(استیون گازلی) که کتابی درباره هنر مصری نوشته دربارة دوره قبطی به صورت
خاصی که مسیحیت در مصر به خود گرفته اشاره میکند، و خاطرنشان میسازد که
در این دوره مسیحیت مصری به رهبانیت و ترک دنیا گرایش تا م دارد و این
گرایش سبب میشود که یک دوره انحطاط هنری مصر را فرا گیرد و سرانجام پس از
50 (پنجاه) قرن خشکی و جمود غیرانسانی، نخستین نشانههای آزادی در تزیین و
تخیل که در پیکرهای عاجی و پارچهها و کتابهای تذهیب شده دوره قبطی دیده
میشود انسان نفس راحتی میکشد پرورش کامل این تمایلات در دوره اسلامی صورت
میگیرد که در قرن نهم آغاز میشود. شهر قاهره در سال 969