مقدمه
مکتب مدرنیسم در اوایل قرن بیستم به وجود آمد. تونی گارنیر، والتر کروپیوس،
لوکوربوزیه، استروملین، میس واندرروهه، الوار آلتو، واود، از بزرگان این
مکتب هستند. این مکتب بر بکارگیری هنرهای تجسمی و معماری یا هنر و فن
استوار است، بدین ترتیب این گروه، مکتب مدرنیسم را بوجود آوردند. این گروه
در سال 1928 به علت نظرهای مشابه در کشورهای مختلف کنگره بین المللی
معماران مدرن (CIAM) را تشکیل و در سال 1933 بیانیه خود را با عنوان "
منشور آتن" که جمع بندی نظریه های آنان در قالب فن و هنرهای تجسمی در مسائل
شهری است انتشار دادند.
این مکتب به شهر، حول محور مدرنیسم و قطع ارتباط با گذشته و تاریخ و زمان
نگاه می کند و فقط و فقط به مسائل معماری می پردازد. انسان در این مکتب
عنصری بیولوژیک و دارای عملکردهای " سکونت، رفت و آمد و اوقات فراغت" در یک
ناحیه خاص است. در مکتب مدرنیسم، موقعیت، مکان، فرهنگ و سنت جایگاهی
ندارد. مدرنیست ها معتقدند باید از شهرهای قدیمی تمرکززدایی شود، بنابراین
شهر کم تراکم در نواحی خاص را پیشنهاد می کند.آنان الگوهای " شهر – پارک" "
شهر – شیئی" " شهر – عمودی" " عملکردگرایی" و " تولید انبوه" را در شهر
ابراز می دارند. این گروه معتقدند زمین باید از هرکاربردی آزاد شود و شهر
در فضای سبز به شکل عمودی ایجاد شود.
مدرنیته، مدرنیسم، مدرنیزاسیون
به تعبیر یکی از نویسندگان، "در زمینه مدرنیته بسیار نوشته اند و می نویسند
و این نوشته ها غالباً یا اظهارنظرهای کلی یا انتقاد از مدرنیته با داوری
های شتابزده و گاه بی پایه درباره عوارض آن بوده است. در این نوشته ها اغلب
مفاهیم مدرنیزاسیون، مدرنیته، مدرنیسم در هم می آمیزند و گاه با هم مترادف
می شوند و گاهی هم واژه تجدد به جای یکی از آنها به کار می رود."
مدرنیته: تلاش بسیاری از صاحب نظران برای تعریف مدرنیته، به دو دسته تفکیک
پذیر است: دسته اول، تعاریفی را شامل می شود که مدرنیته را چون ساختاری
اجتماعی - فرهنگی و در نتیجه واقعیت یا دورانی تاریخی مطرح کرده است. در
این دسته، مدرنیته به مثابه روشنگر شکلی از زندگی اجتماعی معرفی می شود که
از دیگر اشکال زندگی اجتماعی تمایزپذیر است. تاکید این تعاریف، بر جنبه
تاریخی است و بر این مبنا، چون روزی ایجاد شده، ممکن است روزی هم از بین
برود. دسته دوم شامل تعاریفی از مدرنیته می شود که آنرا به مثابه حالت یا
رویکردی فلسفی و تازه مطرح می کنند. در این بخش، پیدایش مدرنیته با پیدایش
جوامع مدرن همزمان است. منظور از این جوامع، همان کشورهای اروپای غربی
است......................
مطالب مرتبط در این زمینه
نوگرایی، که از آن به نامهای تجدد یا مدرنیسم (modernism) نیز یاد
میشود، به معنی گرایش فکری و رفتاری به پدیدههای فرهنگی نو و پیشرفتهتر و
کنار گذاردن برخی از سنتهای قدیمی است. نوگرایی فرایند گسترش خردگرایی در
جامعه و تحقق آن در بستر مدرنیته است. نوگرایی یا مدرنیسم، گسترهای از
جنبشهای فرهنگی که ریشه در تغییرات جامعه غربی در اواخر قرن نوزدهم و
اوایل قرن بیستم دارد، را توصیف میکند. این واژه مجموعهای از جنبشهای
هنری، معماری، موسیقی، ادبیات و هنرهای کاربردی را که در این دوره زمانی رخ
دادهاند، دربردارد.[۱]